بدون عنوان
یه روز تو خونه نشسته بودیم دیدیم حوصلمون سر رفته گفتیم بریم بیرون یه دوری بزنیم .رفتیم فروشگاه خونه به خونه اونجا با این اقا که نمیدونم خرگوش بود یا چیزدیگه (الان خیلی حضور ذهن ندارم که چه حیوونی بود ) عکس گرفتی وخیلی دوس داشتی ...
نویسنده :
مامانی الهام
17:55